پایه پنجمحل تمرین پنجم نگارش

جواب تمرین نگارش پنجم-درس دوم:فضل خدا

جواب تمرین نگارش پنجم-درس دوم:فضل خدا

نگارش پنجم صفحه12

1-کلمه‌ های زیر را با حروف مناسب کامل کنید.

فضل-توحید-تأثیر-زمزمه

2-ابتـدا حروف کلمه ی نوشـته شـده را جدا کنید،سـپس مانند نمونه برای هر حـرف،دو واژه
بنویسید.

انجم

ا: آدمی-هزار

ن: نیایش-صنوبر

ج: جذّاب-مجاهد

م: مهتاب-سماور

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه13

3-مانند نمونه،در متن درس،واژه‌ هایی را که آهنگ یکسانی دارند،پیدا کنید و بنویسید.
شمار،هزار،نهار

لاله زار،نوبهار،شاخسار

با توجه به متن حکایت«درخت گردکان» جمله های زیر را به ترتیب شماره گذاری کنید.

2 زیر سایه ی درخت گردویی دراز کشید و به فکر فرو رفت.

4 ناگهان گردویی از شاخه جدا شد و به پیشانی اش خورد.

3 پیش خود گفت:«چرا خدا خربزه را روی بوته و گردو را روی درخت به این بزرگی آفریده
است». 

1 مرد،خسته و تشنه با الاغش به یک جالیز خربزه رسید. 

5 بی درنگ خدا را شکر کرد و فهمید که هیچ کار خدا بی حکمت نیست.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه 15

شعر «رقصِ باد،خنده ی گل»را به صورت داستان،بنويسيد.

با فرا رسیدن فصل پاییز،باد سردی شروع به وزیدن کرد.طبیعت به تدریج زیبایی و شادابی اش را از دست داد.درخت نارون که در فصل تابستان پر شاخ و برگ و سرسبز بود کم کم زرد و شد و با وزش باد برگ هایش ریخت. حتی درخت بید هم دیگر آن استواری و زیبایی قبلش را نداشت.با فرا رسیدن پاییز چشمه ها از جوش و خروش افتادند و طبیعت به خواب فرو رفت.کمی آن طرف تر کشاورز زمین را برای کشت سال بعد آماده می کرد و شاخه های اضافی درختان را می برید. دیدن این صحنه ها علی را در فکر فرو برده بود. پدرش دستش را روی شانه علی گذاشت و گفت:«پسرم ناراحت نباش. این فصل سرد هم سپری می شود و دوباره بهار زیبا از راه فرا می رسد.دوباره شور زندگی طبیعت را فرا می گیرد.با آغاز بهار گل ها و گیاهان جدید می روند و درختان نارون و بید مثل گذشته سرسبز و شاداب می گردند.چشمه ها باز هم پر آب می شوند و همه چیز به روال قبل برمی گردد. پرستوهای کوچ کرده دوباره به اینجا بر می گردند و همه چیز به همان زیبایی قبل می شود.» علی با شنیدن حرف های پدرش امیدوار شد و برای شروع بهار لحظه شماری می کرد.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه 16

2-جاهای خالی را با نشانه های(، : . ! ؟ «») پر کنید.

پرنده ی کوچک و زیبا ناگهان به زبان آمد و گفتای باغبان مهربان که با درخت ها
مهربانی!مرا خوب نگاه کن.ببین چقدر کوچکم.من گوشت زیادی ندارم که تو بخواهی
کبابش کنی و بخوری.همه ی تن من پر و بال است،با استخوانهای ریز. من حتی یک
لقمه ی کوچک هم برای تو نمیشوم.چرا میخواهی مرا بخوری؟»

3-در هر گروه،يک واژه با بقيه فرق دارد.دور آن را خط بكشيد.

خدا پرواز دانشمند طبیعت بهار
انجم پروانه پرسش آب بلبل
باعث بال جست و جو کوهستان لاله زار
لیل جذب مطالعه نارون بستان
نهار آسمان نازک کردار کهن

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!