پایه پنجمحل تمرین پنجم نگارش

جواب تمرین نگارش پنجم-درس هفدهم:کار و تلاش

جواب تمرین نگارش پنجم-درس هفدهم:کار و تلاش

نگارش پنجم صفحه89

1-با توجه به متن درس،جدول ها را با واژه هایی که دارای نشانه های زیر هستند،کامل كنيد.

ح ه
راحت هشیار
غ ق
فارغ قناعت
س ص
سلیمان قصر
ز ذ
زندگانی رهگذار

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه90

2-کلمه های زیر را مانند نمونه دسته بندی کنید:

نظر،ناظر،نظارت

تجسّم،جسم،مجسّمةاجسام

عاقل،معقول،عقل

تدبیر،مدبّر،تدابیر

قناعت،قانع

3-مانند نمونه واژه های جمله های زیر را مرتّب کنید.

مکش بیهوده این بار گران را                       این بار گران را بیهوده مکش

ز مور آموز رسم بردباری                             ز مور رسم بردباری آموز

بکوش اندر بهار زندگانی                             اندر بهار زندگانی بکوش

بخور در سفره ی ما،هر چه خواهی              در سفره ی ما،هر چه خواهی،بخور

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه91

اكنون شما شكل كامل شده ی واژه های زير را بنويسيد.

گه: گاه

کای: که ای

بُد: بود

وزان: و از آن

کز: که از

بُرون: بیرون

با توجه به متن درس«كار و تلاش»جدول زير را كامل كنيد.

یک بیت که لحن خبری دارد.

ز هر گردی،برون افتادی از راه                 ز هر بادی،پریدی چون پَرِ کاه

یک بیت که لحن پرسشی دارد.

به تندی گفت:«کای مسکین نادان          چرایی فارغ از ملک سلیمان؟»

یک بیت که علامت«،»دارد.

بیا زین ره،به قصر پادشاهی                  بخور در سفره ی ما،هر چه خواهی

یک بیت که دو جمله با نشانه ی ربط «که»به هم متصل شده باشند.

نیفتد با کسی ما را سر و کار                که خود،هم توشه داریم و هم انبار

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه92و93

با توجه به آموخته های درس،داستان شعر«کار و تلاش»را به نثر ساده،بنویسید.

موضوع: بخور تا توانی به بازوی خویش

روزی روزگاری سلیمان،پیامبر الهی و پادشاه ثروتمند عالم،در حال گذر از کنار جادّه ای قدیمی بود. او برای استراحت زیر سایه ی درختی توقّف نمود و مشغول تماشای طبیعتت اطراف شد و شکر خدا را به جا می آورد.اندکی گذشت و سلیمان تصمیم گرفت تا اندکی از غذاهایی را که با خود آورده میل کند.در همین حین چشمش به مورچه ی کوچکی افتاد که با سختی بسیار و مشقّت فراوان پای ملخی را به دهان گرفته بود و آن را به سمت لانه اش می کشید. مورچه برای کشیدن پای ملخ،فشار زیادی را تحمّل می کرد و با هر بادی که می وزید تعادلش را از دست می داد و پای ملخ از دهانش رها می شد.امّا دوباره با همّت فراوان پای ملخ را بر می داشت و به راهش ادامه می داد.سلیمان با دیدن این صحنه  به تعجّب افتاد.او مورچه را با سایر موجوداتی که در قصرش زندگی می کردند و ایّام را به خوشی و راحتی می گذراندند و برای به دست آوردن غذا هیچ رنجی را متحمّل نمی شدند،مقایسه کرد و با این دید،شروع به گفت و گو با مورچه نمود.

سلیمان با لحنی سرزنش آمیز به مورچه گفت:«ای مورچه ی بدبخت و سیه روز!چرا برای دریافت رزق و روزی این همه سختی و مشقّت را به جان میخری؟چرا برای یک لقمه نان تا این حد خود را می آزاری؟چرا مانند سایر جانوران به جای بارکشی نمی آیی از سفره ی من رزق خود را برداری؟ این کار تو بسیار سخت و طاقت فرساست و در عین حال بسیار خطرناک است چون ممکن است مردمی که از اینجا می گذرند تو را زیر پا له کنند.»

مورچه که تا آن لحظه به شدّت مشغول تلاش برای حمل بارش بود،از حرکت ایستاد.پای ملخ را بر زمین گذاشت و رو به سلیمان کرد و با صدای رسا گفت:«ای سلیمان،برای مورچه ای چون من که تمام عمرش را با قناعت صرف کرده و با زور بازو،تلاش و غیرت خود روزی به دست آورده است،از راحتی و آسودگیِ بدون زحمت و تلاش سخن نگو. من محتاج به رزق و روزی کسی نیستم و برای بدست آوردن آذوغه ام تلاش می کنم.من همین پای ملخ ناچیز را که حاصل دست رنج و زحمت خودم است با چندین برابر غذاهای لذیذ قصر تو عوض نمی کنم. لذّت غذایی که حاصل دسترنج خودم باشد چندین برابر آن غذاهاست. پدران من از گذشته بر همین اساس زندگی کرده اند و برای بقا دست نیاز به سمت هیچ کس جز خدای یگانه دراز نکرده اند.من نیز همچون آنها آموخته ام که روزی دهنده ی اصلی خدای کریم است و جز او نباید از کسی روزی خواست.بنابراین خود برای دریافت آنچه که خداوند مقرّر کرده است دست به کار می شوم و هرگز محتاج غذای تو نیستم.مرا تنها بگذار که این شکل از تلاش و کوشش در ذات من است و هرگز به سمت تو دست نیاز دراز نخواهم کرد.»

«بخور تا توانی به بازوی خویش               که سَعیَت بُوَد در ترازوی خویش»

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه94

2-مانند نمونه،نمودار مربوط به هر جمله را رسم کنید.

جمله: جوانی آرزوی رفتن به خانه ی کعبه را در سر داشت.

جوانی آرزوی رفتن به خانه ی کعبه را در سر داشت

جمله:پدر و مادرم شوق آموختن را در من به وجود آوردند.

پدر و مادرم شوق آموختن را در من به وجود آوردند

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

صفحه95و96

3-براي واژه های داخل جدول،پرسش هاي مناسب بنويسيد.

1-آفریننده ی تمام کائنات

2-مترادف مشهور

3- کسی که به ما علم می آموزد.

4- …… کشیدن بسیار سخت است.

5- ما باید از خدا بابت نعمت های فراوانش …….. باشیم.

6-جایی که کوه فراوان دارد.

7-مأیوس نشده

8-کسی که صبور است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!